به گل گفتم: عشق چیست؟
گفت: از من خوشگل تر پروانه است
به پروانه گفتم عشق چیست ؟
گفت : از من زیبا تر شمع است
به شمع گفتم : عشق چیست ؟
گفت : از من سوزان تر عشق است
به عشق گفتم : آخر تو چیستی ؟
گفت نگاهی بیش نیستم!!
فقط
انتظار.............انتظار............... انتظار................انتظار
چشم به راه ........................................چشم به راه
سلام دوست عزیز از اینکه از وبلاکم دیدن می کنید خیلی خوشحالم توضیحات این وبلاک از چند صفحه تشکیل شده است شما می توانید از سمت راست وبلاک از قسمت آرشیو از صفحات این وبلاک دیدن کنید امیدواریم از دیدن وبلاک من لذت ببرید نظر یادتون نره
عشق+۲
سلام عزیزان امیدوارم از مشاهده وبلاگ خوشتون امده باشه اگه نظر بدین ممنون میشم
(سیاه پوش )
خو کردهی قفس را
میل رها شدن نیست ...
تقدیم به همه عاشقای دنیا
دوستت دارم
| |
|
در آشناییهایی امروز تقدیمت می کنم تا در
غریبیهایی فردا به یاد باشی
با یاد تو می نویسم تو که آیه مهری و نشانه ی
رحمت اما نمیدانم چه بنویسم ولی بدان آن چیزی
مرا تا با حال زنده نگه داشته
یاد توست
بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
I came a long way
From out of nowhere
I stand before you
All alone
Like a wolf's cry in the distance
I hear the calling
of your soul
oh.........I hear you crin'
With your love
Show me how to live
Cause your are made of me
And I am made of you
With your life
Show me how to give
Your are made of me
And I am made of you
We'll walk together
Through the fire
Through the darkness
To the sun
Like two raging rivers full of passion
At the ocean
We are one
عشق تو
یکی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگزنمیداند
نگاهش میکنم شاید بخواند راز پنهانم ولی افسوس
که اوهرگزنگاهم را نمی خواند.
به برگ گل نوشتم من تو را دوست دارم ولی افسوس
او گل را به زلف کودکی آویخت تا اورا بخنداند
هر کس سرنوشتی دارد که آنرا پیدا می کند
من سرنوشتم را در نگاه کردن به چشمان تویافتم
بنام آنکه مروارید عشق را در صدف محبت گنجانید
عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.
· عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.
· عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.
عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.
· عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.
· عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم.
· عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.
· عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.
· عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.
· عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.
· عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.
· عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.
· عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.
· عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی
عشق یعنی ... وقتی نور ماه سحر آمیز می شه.
· عشق یعنی ... ثبت لحظات قشنگ زندگی.
· عشق یعنی ... جدایی از همدیگه قابل تصور نباشه.
· عشق یعنی ... وقتی تو ملکهء قلب ها هستی.
· عشق یعنی ... با شادی و خوشبختی تا آخر عمر با هم بودن.
میگن ستاره رو شب میشه یکی یکی شمرد
یه آسمون شمردمو اما بازم خوابم نبرد
از توی قاب دل نشد عشقتو بیرون بکنم
زخمی که روی دلمه دوا و درمون بکنم
یه شب دیگه بی تو گذشت صدام گرفته تو گلوم
پشت سرم سایه تو غمت نشسته روبروم
بگو کدوم باد خزون قصه مو از یاد تو برد؟
گناه من جز این چه بود که دل برات قصه میخورد؟
دلم میخواد که یک سفر بیام به شهر خواب تو
تا قصه همیشگی تا آخرین جواب تو
هر چی میخوای ورق بزن ببین که دل طلسم توست
هنوز یه دنیا فاصلس میون دست من و تو
این غزلم مال تو بود دوباره مال من بشو
بگو کدوم باد خزون قصه مو از یاد تو برد؟
گناه من جز این چه بود که دل برات قصه میخورد؟
دنیا به این بزرگی واسه من وقتی نیستی مثل زندون میمونه
وقتی نیستی گلا ماتم میگیرن بهارم مثل زمستون میمونه
وقتی نیستی من هوای موندنم نیست
دیگه اینجا بی تو جای موندنم نیست
تا دلم شکوه رو آغاز می کنه
دیگه اشکم واسه من ناز می کنه
یادته قول دادی پیشم می مونی
قصه ی عشق زیر گوشم می خونی
نمی دونست دل واموندهء من
که تو رسم بی وفایی می دونی
تا دلم شکوه رو آغاز می کنه
دیگه اشکم واسه من ناز می کنه
هنوز از عشق تو لبریزه تنم
عاشق چشمون ناز تو منم
نمی دونم چرا من هم مثل تو
نمی تونم زیر قولم بزنم
تا دلم شکوه رو آغاز می کنه
دیگه اشکم واسه من ناز می کنه
زندگی
زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی لطافت گمشدن در نرمی عشق
زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق
میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
می شود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید
یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید
می توان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود
زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود
میتوان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
همیشه با تو ...
تو کیستی که من اینگونه بی تو بیتابم شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم تو چیستی
که من از موج هر تبسم تو بسان قایق سرگشته روی گردابم با من بگو از عشق ای
آخرین معشوق که برای رسوایی دنبال بهونم با بوسه ی آروم خوابم رو دزدیدی تو
شدی تعبیر یک رویای شبونم من تو نگاه تو دنیامو میبینم فردای شیرینم نازنین من
چشمای تو افسانه نیست که تمام خواب و خیالم بود تقدیر من عشق تو شد که
همیشه فکر محالم بود
اگه یه روز بغض گلوت رو فشردبهت قول نمی دم که می خندونمت
ولی می تونم باهات گریه کنم
اگه یه روزنخواستی به حرف کسی گوش کنی بهم بگو.......
قول می دم که خیلی ساکت باشم
اگه یه روزخواستی در بری حتما خبرم کن قول نمی دم که ازت بخوام بمونی
اما میتونم باهات بدوم
اگه یه روز سراغم رو گرفتی و خبری ازم نشد سری بهم بزن
احتمالا بهت احتیاج دارم
اما اگه یه روز رفتی و دیگه برنگشتی بهت قول نمی دم که منتظرت می مونم
اما ازت می خوام وقتی اومدی یه شاخه گل واسه رو( قبرم )باخودت بیار
****************
گاه آرزو می کنم ، تو چند لحظه ای خودت را جای من بگذاری…ومن باشی، دلت ، دل
من باشد، چشمانت ، چشمان من باشد، روحت ، روح من باشد ، تمام وجودت برای
من باشد…
آنگاه خواهی دید من چقدر برای رسیدن به تو بی قراری می کنم…!
آنگاه خواهی دید چقدر شبها و روزها از دوری تو اشک می ریزم…
آنگاه احساس خواهی کرد من چقدر تو را دوست دارم…
و احساس خواهی کرد عشقی را که تمام وجودم را فرا گرفته و به من وابسته شده
است!…
کاش این آرزو تبدیل به حقیقت می شد تا تو مرا بیشتر از همیشه باور داشته باشی
باور داشته باشی که دوستت دارم…باور داشته باشی که عاشق تو هستم!…
به صدای باد گوش کن که آهنگی کهن و غمگین می خواند
او میداند روزی تو را ترک می کنم
لطفا گریه نکن که قلبم خواهد شکست
زمانی که به راهم ادامه می دهم
خداحافظ معشوق من خداحافظ
خداحافظ و به امید دیدار مجدد
تا زمانی که مرا به یاد داری
هرگز زیاد دور نخواهم بود
خداحافظ معشوق من خداحافظ
من همیشه وفادار خواهم بود
پس مرا در رویاهایت نگهدار
تا زمانی که پیش تو برگردم
به ستارها در اعماق آسمان بنگر
آنها می درخشند هر کجا که من گذر می کنم
در شبهای غربت دعا می کنم
تقدیم به مادر عزیز تر از جانم به مناسبت روزه مادر
من / عشق
پاک یعنی
سرزمین لحظه
یعنی بیداد
عشق من
باختن عشق
جان یعنی
زندگی لیلی و
قمار مجنون
در عشق یعنی ... شدن
ساختن عشق
دل یعنی
کلبه وامق و
یعنی عذرا
عشق شدن
من عشق
فردای یعنی
کودک مسجد
یعنی الاقصی
عشق / من
به نام جنون عشق
شبی
| |
شب سردی است٬ و من افسرده٬ راه دوری است٬و پایی خسته٬ تیرگی هست٬و چراغی مرده٬ می کنم٬ تنها٬از جاده عبور: دور ماندند ز من٬ادمها. سایه ای از سر دیوار گذشت٬ غمی افزود مرا بر غم ها٬ فکر تاریکی و این ویرانی بی خبر امد تا با دل من قصه ها ساز کند پنهانی٬ نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر٬صحر نزدیک است: هر دم این بانگ برارم از دل: وای این شب٬چقدر تاریک است! خنده ای کو که به دل انگیزم؟ قطره ای کو که به دریا ریزم؟ صخره ای کو که بدان اویزم؟ |
*******